۱۳۸۸ شهریور ۳, سه‌شنبه

نامه اي به هم ميهن بسيجي

نامه اي را به عنوان "نامه اي به هم ميهن بسيجي" در وبلاگ يکي از هموطنانم با عنوان "باشگاه انديشه ايراني" خواندم. توصيه ميکنم حتما سري به آن بزنيد. بسيار نغز و زيبا نگارش شده است.

آیت‌ا...جوادی آملی: تا مردم نخواهند و حضور نداشته باشند، نه نبوت، نه امامت، هیچ یک در خارج متحقق نمی‌شود.

نقش مردم در مقام اثبات و تحقق و اجرا، چه درباره اصل دین،‌چه درباره نبوت، چه درباره امامت بالاصل، و چه درباره نصب خاص، نقش کلیدی است؛ تا چه رسد به ولایت فقیه که نصب عام است. مردم اگر – معاذ الله – اصل دین را قبول نکردند، دین، نسیاً منسیا و فراموش شده می‌شود؛ اگر مردم نبوت را قبول نکردند، آن پیامبر مهجور می‌شود و اگر امامت امامی را قبول نکردند، آن امام مهجور می‌شود ولو آن که آن امام، همان حضرت علی بن ابی طالب (علیه‌السلام) باشد. باید مقام ثبوت، ‌مروعیت، و حقانیت را از مقام اثبات، قدرت عینی و.. جدا کرد. اگر کشور بخواهد اداره شود، تا مردم نخواهند و حضور نداشته باشند، نه نبوت، نه امامت، نه نیابت خاص، نه نیابت عام، هیچ یک در خارج متحقق نمی‌شود. کشور با صرف رأی علمی اداره نمی‌شود و در مقام اجرا، کار کلیدی در دست مردم است. حکومت اسلامی نیز حکومت سلطه و تحمیل نیست؛ اگر جبر و سلطه باشد، می‌شود همان حکومت باطل اموی و مروانی که پس از مدتی هم از بین خواهد رفت. / ولایت فقیه، جانشین امام معصوم (علیه السلام) است که امامت آن امام معصوم (علیه‌السلام) جزء اصول مذهب است نه اصول دین، و متفکران اسلامی اگر ولایت فقیه را به عنوان یک مسأله کلامی مطرح کرده‌اند، بر اساس نیابت فقیه از امام معصوم (علیه‌السلام) است، نه این‌که خود ولایت فقیه، در حد توحید و نبوت و معاد، جزء اصول دین یا در حد امامت، جزء اصول مذهب باشد.

۱۳۸۸ شهریور ۱, یکشنبه

ترسو خائن است.

شنيدم و خواندم که از افطار بستگان زندانيان اوين ممانعت به عمل آورده اند.
چه شده که از افطار هم ميترسند؟ اغتشاشگر کيست و چه کسي است که آشوب در دل مردم ميکند؟ آنکه همه را از حقوق اوليه خود سلب کرده و حتي فاتحه خواندن را آب به آسياب دشمن(؟) ميداند و از فاش شدن کوچکترين خبر جنايات سربازانش و حراميان لباش شخصيش تب و لرز ميگيرد؟ براستي اسلام از دست چه کسي در خطر است. شايد قسم خورده ترين دشمنان شيعه به اندازه اين حراميان به اصطلاح طرفدار ولايت نميتوانستند عليه شيعه ضربه بزنند.

۱۳۸۸ مرداد ۲۷, سه‌شنبه

حسن صباح، مجازات، سازمان مجاهدين، طالبان، انصار حزب الله و لباس شخصي ها...

براستي چگونه است که هر از چند گاهي يک عده اي به دام گروههاي تندخوئي چون حسن صباح، سازمان مجاهدين، طالبان و انصار حزب الله يا لباس شخصي ها ميافتند. اين پديده مختض به ايران نيست و در کشورهاي ديگر به صورت گروههاي دست چپ و يا راست افراطي و يا گروهها مذهبي افراطي وجود دارند. اما همه و همه در يک نکته مشترکند. وآن اينست که نه تنها راه نجات را در خشونت ميبينند بلکه با بستن فکر خود و با خود سانسوري شديد امکان هر گونه پالايش فکري را به خود و افراد گروه خود نمي دهند. رجوي ولايت فقيه سازمان مجاهدين است و در ايران انصار حزب الله همانند سازمان مجاهدين به هر کسي که در رده هاي اين گروه به کارهاي گروه شک ميکند همچنان سازمان مجاهدين مارک و نشان بريده از ولايت به او زده و او را مستحق اشد مجازات و شکنجه ميداند.
اين گروهها اگر چه بر اساس اصول مقبول و زيبائي همچون عدالت، حفظ کشور و اسلام و يا حتي مبارزه براي آزادي تشکيل ميشوند. اما در عمل براي رسيدن به آن اهداف حتي از اصولي که خود دم ميزند پا فرا ميگذارند. مثلا سازمان مجاهدين که براي آزادي ميجنگد در ميان اعضايشان از آزادي خبري نيست و انصار که براي حفظ ولايت نشات گرفته از اسلام و ائمه تلاش ميکند اعمالشان هيچ شباهتي به اعمال امامان شيعه ندارد و حتي براي مرجعيتي که اساس شيعه و حيات شيعه برا آن بناست حق زير سوال بردن کارهايش را قائل نيست. از شکنجه و زور دريغ ندارد اما براي مولا علي گريه ميکند که شير خودرا به قاتل دربند خود ابن ملجم ميفرستد.
جالبترين نکته در مورد همچون گروههائي اينست که عليرغم روشهاي بسيار شبيه همي که دارند دشمن ترين با گروه نوع خود ميباشند. بطور مثال يک انصار حزب اللهي و يا لباس شخصي امروزي به شدت از يک سازمان مجاهديني تنفر دارد و حتي دوستان سبز محله خود را برابر منافقين ميداند و در نقطه مخالف يک دنباله رو رجوي حتس حتي داغترين سبزي ها را عاملان ديکتاتوري رژيم ميداند.
به نظر من انحراف چنين گروههائي از آن روزي شروع ميشود که افراد گروه اذهان خود را ميبنند و پاشنه آشيل اين گروهها خود سانسوري شديد است. اصطلاحاتي که در همه اينها مشترک و بسيار رايج است اصطلاحاتي از قبيل بريدن، مسئله دار شدن، عوض شدن، شک کردن و ... است. اين گروهها به فکر کردن و پويايي فکر اهميتي قائل نيستند و استقلال فکري افراد در بين آنها يک تهديد براي حياتشان است. آنروزي که يک لباس شخصي با سخنان صانعي کوچکترين شکي در ولايتي بودن کارش بکند و کمترين شک در اعمال گروه خود که بيشتر به اعمال اموي شبيه است تا اعمال علوي، آنروز او هر امري را که با اصول اوليه شيعه مرتضي علي مغايرت داشته باشد را اطاعت نخواهد کرد و در در صورت اطمينان از منشا اين دستورات، منشا دستورات را دشمن ولايت و اسلام خواهد دانست. آنروز روز خطرناکي براي دست اندر کاران لباس شخصي ها خواهد بود. اينست که با تمام قوا به تخطئه و سرکوب هر گونه شک و ترديد ميپردازند و هر عاملي را در اينراه از ميان بردارند. فلذا ما شاهد تخطئه مراجع تقليد نيز ميباشيم. به نظر ميآيد که حتي اگر خود شخص امام حق هم بيايد سعي خواهند کرد که از راه بردارند. نميخواهند گوش کنند. صم بکم فهم لايعقلون...

۱۳۸۸ مرداد ۲۵, یکشنبه

سخنان آیت‌الله العظمی صانعي در گرگان: حکومت مستبد از گورستان و مرده‌ها هم می‌ترسد



آنچه می‌بینید و می‌خوانید، فیلم و گزارشی از سخنرانی آیت‌الله العظمی یوسف صانعی در حسینیه شریف موسوی شهر گرگان و در جمع گروهی از روحانیون این شهر است. این مرجع تقلید شیعیان در این سخنرانی که در روز 21 مرداد ماه ایراد شده، با بیانی پر از رنج و اندوه و با چهره‌ای برافروخته، از اصلاح طلبان زندانی به عنوان «کسانی که در رأس این نظام بودند» یاد کرد و پرسید: آیا نسبت دادن اتهام براندازی به این افراد باور کردنی است؟

ایشان همچنین در بخشی از این سخنرانی، به طور قاطع از مهندس موسوی دفاع می‌کند، سابقه مذهبی او را یادآور می‌شود و از بینش سیاسی او تعریف می‌کند. آیت‌الله صانعی همچنین در این سخنرانی با تاکید بر اینکه در اسلام هیچ‌کس حق ندارد مجرمی را عذاب مضاعف کند، همچنین خاطرنشان می‌کند که حتی کسی که حد بر او واجب است، اگر بیمار باشد، نمی‌توان بر او حد جاری کرد.

این مرجع همچنین به سخنانی از امام علی (ع) اشاره می‌کند که بر اساس آن، در هنگام تجرید و حبس و تهدید و تخویف اقرار معتبر نیست. ایشان شرح دادند که تجرید یعنی قطع ارتباط با دنیای خارج، و این یعنی اقرار کسی که نه روزنامه دارد، نه رادیو دارد و نه ملاقات دارد، به فرموده امیرالمؤمنین که دم از او می‌زنیم، چنین اقراری محترم نیست.

مشاهده فیلم این سخنرانی در سایت یوتیوب:

قسمت اول: http://www.youtube.com/watch?v=4mrDv_MjwM8

قسمت دوم: http://www.youtube.com/watch?v=w7YXm8aBso4

قسمت سوم: http://www.youtube.com/watch?v=WpWra0XundY

قسمت چهارم: http://www.youtube.com/watch?v=yOVZ1i3b6Wo

قسمت پنجم: http://www.youtube.com/watch?v=5pjeDzUa4BE


دریافت نسخه‌های بلوتوث این سخنرانی مهم:
(روی این لینک‌ها کلیک راست کنید و گزینه save target as را انتخاب کنید:‌)

قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم
قسمت پنجم

آیت ‌الله صانعی در بخشی از سخنانش که در این فیلم دیده می‌شود، گفت: حبس به کنار، تهدید و تخویف به کنار، اینکه مثلا لباس را در بیاورند که تهدید و تخویف است، تجرید یعنی قطع ارتباط و تخلیه اطلاعاتی او از دنیای خارج، و اینکه تمام روحیه‌اش یک دفعه عوض بشود. خب این خیلی کار خوبی است! پس همه روحیه‌ها را اینطور می‌شود عوض کرد. ما دیگر احتیاجی به تبلیغ نداریم، احتیاجی به هدایت نداریم!

ایشان سپس با هشدار نسبت به چند خطر، از امام‌زدایی و اعمال ناروا به نام قانون اساسی و به نام اسلام و امام به عنوان یک خطر یاد کرد و گفت: می‌گویند یک کسی گفته که رفتیم فلان‌جا و آنجا کتابهای ناجور بود که آنها را آوردیم! اولا تو حق نداری کتابهای جور و ناجور را تشخیص بدهی. به تو چه ارتباطی دارد؟ به قدرتت نناز! ما اینقدر از این قدرت‌ها دیده‌ایم که ذلیل شدند، گریه می‌کردند. بعد آقازاده شهید بهشتی فرمودند بابا اینها کتابهای پدرم بود که آورده‌ام و گذاشته‌ام آنجا. حالا شده کتب ضاله (با تلفظ حرف ضاد از ته حلق!) به تو چه که جمع کنی؟ مگه تو را فرستاده‌اند که کتب ضاله را جمع کنی؟

این مرجع تقلید سپس گفت: دعوا بر سر لحاف ملانصرالدین شده. اینهمه کشته شدند و به خاک و خون آغشته شدند، آن یکی می‌گوید من نبودم من نبودم رفیقم بود!

آیت‌الله صانعی همچنین گفت: امام فرمود میزان رای ملت است. من به یک کسی از مسئولین که واسطه بود، از یک جایی آمده بود و خودش رده دوم و سوم بود، گفتم آقا ابطال کنید انتخابات را، آسمان که به زمین نمی‌آید، گرهی را که می‌شود با دست باز کرد خیلی راحت، ابطال کنید، دوباره انتخابات را شروع کنید با یک شرایط خاصی. او گفت که نه، تقلب نبوده. گفتم آقا! تقلب نبوده که یک کسی گفت هفتاد تا دلیل می‌آورم که توی حوض آب نیست. آن یکی گفت من یک دلیل می‌آورم که هست. بغلش کرد و پرتش کرد توی حوض! گفت حالا آب هست یا نیست؟

ایشان سپس ادامه داد: آن وقت حالا کار را به جایی رسانده‌اند که دیگر ابطال انتخابات هم نتیجه به حال آن افراد نخواهد داد. هرچقدر فشار بیشتر شود، آگاهی زیادتر می‌شود، تنفر بیشتر می‌شود و من نمی‌دانم چه عاملی سبب این کار شده. اصلا مانده‌ام! فکر می‌کنم که چه شده؟

این مرجع تقلید همچنین با اشاره به برخی محافل که در آنها بعد از ذکر نام امام خمینی به جای سه بار (طبق سنت دهه اول انقلاب) یک صلوات می‌فرستند تا امام را خرد کنند، تصریح کرد: این برای آنهایی که می‌خواهند امام را خرد کنند تا خودشان مهم شوند، از صد تا فشنگی که در خیابان‌ها به قلب مردم بزنند، بدتر است. در خانه‌ها و مغازه‌ها و مساجدتان عکس امام را بگذارید. این صلوات‌ها با خون شهید بهشتی‌ها و مطهری‌ها و صدها هزار شهید آمده است.

ایشان با بیان اینکه وقتی سفره گسترده شد همه انقلابی می‌شوند، گفت: آن زمان‌ها که مردم روحانیت را اداره می‌کردند، خواستند امام را بگیرند. ما هفت هشت نفر جوانی بودیم که در بیرونی منزل امام خوابیده بودیم تا اگر آمدند نگذاریم امام را بگیرند. یک شب امام آمدند و گفتند: شما اینجا چه کار می‌کنید؟‌ گفتیم: آمدیم از جان شما نگهداری کنیم. امام یک لبخندی زد، ولی تخطئه نکرد. بنای امام، تخطئه نبود. شما ببینید، امام تمام آنها که در این انقلاب و نهضت زحمت کشیده بودند، از بعضی‌هایشان هم ناراحت بود، اما در عین حال نگهشان می‌داشت، نمی‌گذاشت له شوند. من اسم نمی‌خواهم یکی یکی ببرم.

آیت‌الله یوسف صانعی سپس با ذکر خاطره‌ای درباره رفتار امام با خود ایشان و برادرشان، تاکید کردند: حکومت اسلامی حداقل باید با آنهایی که زحمت کشیدند خوب رفتار کند. این کلاس اول سیاست است. منتها چه کنیم که خدا عقلشان را گرفته است. الحمد لله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء! کلاس اول سیاست این است که اقلا اطرافیانتان را نگه دارید. اینهایی را که سی سال است در نظام زحمت کشیده‌اند، نگه دارید. گرهی را که می‌شود با دست باز کنید، با دندان باز نکنید.

این مرجع تقلید در بخش‌های دیگر سخنانش به شدت از وابسته شدن به رسانه‌های دروغ‌پرداز پرهیز داد و به طور تلویحی از نشان دادن متهم در صداوسیما انتقاد کرد و گفت: توجه به رسانه های دروغگو خلاف قرآن است.

ایشان در ادامه سخنانش ضمن هشدار دادن نسبت به گسترش تنفر در مردم، همچنین از وطن‌فروشی و ترس حکومت‌های مستبد، تا جایی که حتی از آمدن مردم سر قبر مرده‌ها در گورستان و فاتحه خواندن برای مرده‌ها نیز می‌ترسند، سخن گفت و افزود: در رژیم سابق از مرده‌ها هم به نفع خودشان استفاده می‌کردند، کوپن می‌آوردند و شناسنامه مرده‌ها را می‌گرفتند که رای بدهند، ولی این را ندیده بودیم که از مرده‌ها هم بترسند!

ایشان همچنین از روحانیون و اصحاب قلم خواست که آگاهی بدهند و حقوق مردم را تذکر بدهند، و همچنین از مخاطبان خود خواست که هرکجا به نام هدفشان است، حضور پیدا کنند. این مرجع تقلید صاحب فتوا، تصریح کرد: هرجا حرکتی به نفع هدفتان است، بروید و شرکت کنید.

این مرجع تقلید در ادامه سخنرانی‌اش نیز سخنان انتقادی مهمی را علیه دولت و فضای سرکوب حاکم بر کشور بیان کرد و ضمن بازی دانستن بعضی عزل و نصب‌ها در دولت، گفت: لااقل به خاطر ماه رمضان قرارها را تبدیل کنند. می‌شود همه زندانیان را آزاد کنند، بگویید ماه رحمت خداوند است، بروید و حداقل بعد از ماه رمضان آنها را بیاورید. بگذارند حداقل اینهایی که فرزندشان کشته شده، در ماه رمضان سر قبر فرزندشان بروند.

ایشان همچنین به کشته شدن جوانان کشور با لحنی کم‌نظیر اعتراض کرد و مطرح شدن موضوع شیوع مرض مسری در زندان‌ها را بازی دانست.

۱۳۸۸ مرداد ۲۲, پنجشنبه

نماز جمعه عاشقانه

در جواب وب نوشته يکي از هموطنان عزيز در در مورد حضور در نماز جمعه اين هفته اينگونه نوشتم:

اونهائي که با لباس بسيج به اين مردم زور ميگن بسيجي نيستند. اونا لباس ما بسيجيهاي جنگ که هميشه و همه وقت قلبمون با مردم خوب و مهربون ايران بوده و هست. ما به مردم حق ميدهيم که به خاطر خطاهاي سهمگين و مصيبتهاي وارد شده توسط حکومت به ما سرزنش آلود بنگرند و به خاطر آنچه بر دختران و پسران اين سرزمين مقدس رفته طبق فرمايش مولايمان علي از شرم و حيا داريم دق ميکنيم. اما اينرا بدانيد که ذره اي از عشق ما به اين مردم کم نشده و نخواهد شد. ما طالب اعطاي حق مردميم حتي وقتي که نظرمان بر خلاف خواسته هاي شما باشد. ما عاشقان عدالتيم نه تشنگان قدرت. ما با شمائيم و با حق و حقيقت.

نماز جمعه عاشقانه تان حتي با کفش و در حال آماده باش وقتي که در معرض گازهاي اشک آور قرار گرفته ايد بسيار خالصانه و زيباتر از اونهائيست که ولاالضالين رو خوب ميکشند اما به اصول اوليه انساني پايبندي ندارند.

آیت الله امجد: مكتب علی كناره‌گيري ازحكومت را بردروغ ترجيح مي‌دهد

مكتب حضرت امير (ع) كناره گيري از حكومت را بر دروغ گفتن براي رسيدن به حكومت ترجيح مي دهد. شايد مي شد يك دروغ را توجيه كرد اما ديگر از هدايت خبري نبود! حكومتي كه با دروغ برسركار بياد بايد با شمشير حفظ شود و جز اجبار و زور چيزي از آن عايد انسانها نمي شود! ... به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من / چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا. حالا اگر کسی با ما مخالفت کند نانش را می بریم . هی بگیم علی علی . آقا نه ما باید بگوییم معاویه معاویه یزید . علی کجاست؟ علی قاتلش را سفارش می کند من کسی باهام مخالفت کند نانش را می برم. نان دادن هنر است یا نان بریدن . در این کشور نه انتقاد است نق نق مردم هم زیاد است نق نق های مردم خطرناک است انتقاد نباشد برای کشور خطرناک است مردم فکر دارند شعور دارند نباید طوری بشود که در اتوبوس و این ور و آن ور نق بزنند انتقاد نکردن معاویه را می سازد و نق نق زدن ها علی را می کشد. نبايد موضوع تقوي را با وسواس! اشتباه كرد. وسواس نوعي بي تقوايي است. نبايد مسائل شرعي را به گونه اي مطرح كرد كه مردم به وسواس بيفتند. دين اسلام دين سمحه سهله است. اسلام دين تعبد است. اصول دين تعقلي است اما احكام تعبدي است! نبايد در اين موارد اينقدر سخت گرفت. انسان وسواسي اگر راست مي گويد بايد جلوي زبانش را بگيرد. تهمت مي زند، دروغ مي گويد، ... اما صد مرتبه خود را آب مي كشد! مردم آزاري نكن. تقوي يعني خدا داري! ... غالب مشكلات فردي و اجتماعي كه با آن دست به گريبان هستيم دقيقا و مسلما ناشي از ضعفهاي اخلاقي ما است و مشكلات و گرفتاريهاي و بن بستهاي جهاني نيز درست از فقراخلاقي جامعه ها و مخصوصا سران بسياري از كشورهاي جهان سرچشمه ميگيرد. آري اخلاق سرمايه اصلي اقوام و ملت ها است اخلاق كليد حل مشكلات مهم اجتماعي است . اخلاق خمير مايه تمدن و ستون فقرات يك زندگي اجتماعي سالم است و اخلاق بهترين وسيله انسان در سير الهي است. بهمين دليل تا مسائل اخلاقي در جوامع انساني حل نشود، هيچ مسئله اي حل نخواهد شد. و باز به همين دليل تهذيب نفوس و تزكيه قلوب و تكميل مكارم اخلاق به عنوان يكي از اهداف اصلي بعثت پيامبر اسلام در كتاب آسماني قرآن و روايت اسلامي بيان شده است پيشوايان اسلام و بزرگان دين قسمت عمده عمر پربركت خود را براي اين منظور صرف كرده اند.
تعريف و تمجيدهاي ديگران حتي تعريف امام معصوم نيز مشكلي از ما را حل نمي كند. مگر اينكه امام معصوم دعا كند كه عاقبت به خير شويم يا خبر دهد كه عاقبت به خير هستيم. مهم عاقبت به خير شدن است. به قول حضرت آيت الله بهجت: شيطان تا آخرين لحظه با انسان كار دارد. ايشان به همين علت اجازه ندادند تا موقعي كه در قيد حيات هستند برايشان كنگره بزرگداشت گرفته شود. شيطان قسم خورده است كه همه ما را گمراه كند. هركسي را به طريقي گمراه مي كند. از طريق منبر، از طريق مداحي، از طريق عبادت، از طريق نمازشب، ... علامتش اين است كه ما پيش خودمان مغرور مي شويم! و عاقبت به شري مربوط به غرور است و هركس پيش خدا شكسته نفسي كند عاقبت به خير است. با كمي تمرين مي توان به اين باور رسيد كه ديگران بهتر از ما هستند و ما بدتر از ديگران!

حساب دستگاه الهي با حسابهايي كه ما داريم متفاوت است. آيا ارزش آن دختر جوان مسيحي كه به دورافتاده ترين نقاط آفريقا مي رود و مردم را به نام حضرت مسيح(ع) به بهداشت دعوت مي كند و مردم را به دين علاقمند مي كند با من كه هر روز زيارت عاشورا و نماز شب هم مي خوانم، ولي به احدي رحم و مروت ندارم يكسان است؟! آنچه مسلم است اين است كه بايد درون اصلاح شود. اگر هدف اصلاح درون باشد، خداوند وسايل هدايت را فراهم مي كند. اينجانب اعتقاد داشتم حتي اين ماركسيست هايي كه در دوران انقلاب در تظاهرات شركت مي كنند اگر كشته شوند بعید نيست شهيد باشند. به هر حال رحمت خدا بر غضب او سبقت دارد. ما از اين جهت خيلي اميدوار هستيم كه مخالف خدا نيستيم و خدا هم ارحم الراحمين است. هر چيزي به جاي خودش! ... جوان بايد از گناهان گذشته خود استغفار كند و ديگر گناه نكند و پيرمرد هم بايد به لطف و رحمت بي منتهاي خدا اميدوار باشد! ... چيزهايي هست كه باعث عاقبت به خيري مي شود به عنوان نمونه خدمت به بندگان خدا باعث عاقبت به خيري مي شود. چيزهايي هم باعث عاقبت به شري مي شود. ... تشخيص اينكه در كجا چه بايد كرد ظرافتهاي خاصي دارد. هيچ كس نبايد به خودش مغرور شود. انسان بايد همه را بهشتي بداند و خود را جهنمي و سعي كند تا خود را از جهنم نجات دهد و بعد هم به دنبال نجات مردم باشد!

· پرهيز به معني كناره گيري يا انزوا نيست. پرهيز در متن اجتماع و در حين انجام عمل اتفاق مي افتد. بايد وارد اجتماع شد اما دروغ نگفت! بايد از اين آتش ترسيد و مال يتيم را نخورد! اتقو يوما، اتقوا ... يعني پروا كنيد نه اينكه انزوا كنيد. اسلام دين اجتماعي است. وظيفه انسان اين است كه خودش را بسازد و وارد جامعه شود ... وظايف افراد هم با هم فرق مي كند. يكي ممكن است ذخيره باشد. در تاريكي نشسته اما روشنايي را مي بيند. منتظر انجام وظيفه است. در موقع خودش وارد مي شود و وظيفه اش را انجام مي دهد! معمولا هم نقطه عطفي را به وجود مي آورد! با يك حركت يك مملكت را نجات مي دهد. هر كس حد خودش را نگهدارد بهترين خدمت را به جامعه كرده است. براي ما ورود به جامعه و تحمل سختي ها و شنيدن ناسزاها و ... باعث خودسازي مي شود. تقوي يعني حضور در صحنه و پروا از خداوند! ... شناخت حد خود نيز بسيار مهم است. نبايد در موقعيتي وارد شد كه از طاقت و توان خارج است. انقلاب ما انقلاب عظيم و تجربه خوبي بود اما متاسفانه خودسازي كم بود. افرادي ممكن است گاهي با دست بوسي سوار شوند! ما به امثال مدرس نياز داريم. خدا رحمت كند او را

شهوت فقط جنسي نيست! دستبوسي هم شهوت است! رياست هم شهوت است! دلش مي خواهد رساله بنويسد، شهوت نوشتن دارد! شهوت حرف زدن دارد!


۱۳۸۸ مرداد ۱۱, یکشنبه

آیت الله امجد: حمالی و لبو‌فروشی از قدرتی که تو را بی‌دین کند بهتر است

چه زیبا فرموده حضرت آیت الله امجد:

دوره گردی ، حمالی و لبو فروشی از پستی میزو قدرتی که تو را بی دین کند بهتر است قدرت نباید بر ما سوار شود.

اسلام هیچگاه اجازه نداده تا منکری را به خاطر معروفی انجام دهیم یا منکری را برای ترک منکر دیگر انجام دهیم این مسئله غلط اندر غلط است دوره گردی ، حمالی و لبو فروشی از پستی میزو قدرتی که تو را بی دین کند بهتر است قدرت نباید بر ما سوار شود.